در این دنیای شلوغ، منم و دنیای خیالاتم. دنیایی که با آغوش باز پذیرا نگاه مهربان شماست.
درباره من
اول با یک حرف شروع شد. بعد با یک فکر و بعد با یک تکلیف.
حال با یک سوال ادامه می یابد:" آیا میشود که به انتها برسانم این رسالت خدایی را؟" در پی جواب، در کوچه پس کوچه های ذهنم؛ از نردبان مسائل و موضوعات بالا و پایین میروم تا بلکه بتوانم بار و بُنه ام را سلامت و به درستی بر زمین بگذارم. حال که کمک دارم می توان گفت اندکی به آنچه که میپنداشتم نزدیکتر شده ام و می توانم با رفیق همیشه همراهم، قلم، همراه شوم.
آری اینجا، دنیایی است که خلق شده ام تا خلق کنم.
به امید ذهنی آماده و مخلوقانی زیبا.